حقوق اسلام و رهنمود های اسلام در باب حقوق بشر

بسم رب الشهدا و الصدیقین

عمر سعد ادم عجیبی ست..

 آدم فکر نمی‎کند کسی مثل او فرمانده‎ی تاریک‌ترین سپاه تاریخ بشود. 


ماها تصور می‎کنیم سردسته‌ی آدم‌هایی که مقابل امام حسین می‎ایستند، باید خیلی آدم عجیب و غریبی توی ظلم و قساوت باشد.

 ظاهرا... اما این‌طور نیست. 

عمرسعد، خیلی هم آدم دور از دسترس و غریبی نیست. ماها شاید شبیه «شمر» نباشیم یا نشویم هیچ‌وقت، اما رگه‌هایی از شخصیت عمرسعد را خیلی‌هایمان داریم. 


رگه‌هایی که وسط معرکه می‌تواند آدم را تا لبه‌ی پرت‌گاه ببرد.


از همان لحظه‌ی اول ورود به کربلا شک دارد به آمدنش، به جنگیدنش با حسین. 


حتی جایی آرزو کرده که کاش خدا من را از جنگیدن با حسین نجات بدهد. عمر سعد «علم» دارد. «علم» دارد به این‌که حسین حق است.اما عمل نه

 به این‌‎که جنگیدن با حسین، یعنی قرار گرفتن توی سپاه باطل. اما چیزهایی هست که وقت «عمل» می‌لنگاندش.

 زن و بچه‌هاش، مال و اموالش،‌ خانه و زندگی‌اش و مهم‌تر از همه‌ی این‌ها؛ گندم‌های ری؛ وعده‌ی شیرین فرمانداریِ ری.

شب دهم امام می‌کِشدش کنار، حرف می‌زند با او 


 حتی دعوتش می‌کند به برگشتن، به قیام در کنار خودش. می‌گوید؛ می‌ترسم خانه‌ام را خراب کنند،‌ امام جواب می‎دهند: خانه‌ی دیگری می‌‎سازم برایت. 


می‎گوید؛ می‎ترسم اموالم را مصادره کنند! امام دوباره می‎گویند؛ بهتر از آن‌ها را توی حجاز  به تو می‎دهم. می‎گوید نگران خانواده‌ام هستم، ‌نکند آسیبی به آن‌ها برسانند 


ماها هم «شک» داریم، همیشه در رفت و آمدیم بین حق و باطل. 


با آن‌که به حقانیت حق واقفیم. 

مال و جان و زندگی و موقعیت‌مان را خیلی دوست داریم؛‌ از دست دادنشان خیلی برایمان نگران‌کننده است. 


و این‌ها نشانه‌های خطرناکی‌ هستند. نشانه‌های سیاهی از شباهت ما با عمر ابن‌ سعد‌ ابن‌ ابی‌ وقاص. 

هزاری هم که هر بار توی زیارت عاشورا لعنتش کنیم.

عمرسعد از آن خاکستری‎هایی بود که کربلا تکلیفشان را با خودشان معلوم کرد. رفت و آمد میان سیاهی و سفیدی تمام شد دیگر...

رفت تا عمق سیاهی ها و دیگر همان جا ماند

عمر ابن سعد نباشیم

نظرات  (۳)

سلام برادر
عالی بود... واقعا مطلب خوبی بود... بی اغراق...
قلم شما مستدام...

البته برخی خاکستری ها هم بودن که در معرکه ی کربلا حسینی شدن...
مثل زهیر بن قین
و حتی مثل حر
پاسخ:
سلام بر شما.ممنونم
بله انسان هایی هم بودند که همچون عمر سعد بودند اما در سپاه امام حسین قرار گرفتند.اما تعداد اندک داشتند.در برابر ۷۰ هزار نفری که در مقابل بودند.
اکثریت سپاه دشمن کینه و بعض امام حسین را نداشتند.بلکه بزرگواری امام حسین و خانواده ی او را دیده بودند.اما منافعشان که در خطر افتاد رنگ عوض کردند
شاید اگر بگوییم نیمی از سپاهیان عمر سعد تفکری شبیه به او داشتتد بیراه نگفته ایم.حتی بعضی هاشان در جنگ با حسین فقط به عنوان سیاه لشگر امده بودند و نظاره گر  بودند.اما آنان نیز به سرنوشت باقی سپاهیان عمرسعد مبتلا شدند.خاکستری بودن خطرناکه.خیلی خطرناک
بسیار عالی
پاسخ:
ممنونم
۱۷ مرداد ۹۶ ، ۱۶:۴۱ میترا محمدی
عالی بود
واقعا چرا بعضیا همیشه فکر میکنن اگه تو اون روز باشن میرن تو سپاه امام حسین؟
یعنی انقدر به ایمان خودشون مطمئنن؟
پاسخ:
قل هل نُنَبِّئُکُمْ بِالْأَخسرین اعمالا الَّذِینَ ضَلّ سعیهم فِی الْحیاه الدنیا
و هم یحسبون انهم یحسنون صنعا
بگو ایا خبر دهم زیان کار ترین مردم چه کسانی هستند؟انان که تلاش و سعیشان در دنیا نابود شد در حالی که فکر میکنند بهترین اعمال را دارند
ایه ۱۰۳ و ۱۰۴ سوره کهف
ممنونم.مهم فکر ما نیست که چه فکر میکنیم مهم عملی ست که در دوراهه ی سعادت و شقاوت انجام میدهیم و سرنوشت خودمون رو تعیین میکنیم

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی